پل صراط کجاست؛ چرا واسه رسیدن به بهشت باید از صراط بگذریم؟
میگما داستان چیه که هر وقت حرف از آخرت و دم و دستگاهش میشه،
ذهنمون سریع دست به کار ساختن فیلم تخیلی میشه؟!
یه نمونهاش همین پل صراط!
تا حرف از پل صراط میشه، سریع شکل یه پل میاد توی ذهنمون که یه عالمه آدم خسته با کولهبار اعمالشون توی صفهای طولانی روش وایستادن و منتظرن که فقط کارشون تموم بشه و ازش رد بشن!
یا یه پلی که بعضی جاهاش پهنه و یهو باریک میشه
و باید شیش دنگ حواسمون رو جمع کنیم که از روش توی جهنم نیفتیم!
حالا اینکه پل صراط کجاست و چه شکلیه و چهجوری باید ازش گذشت، چیزیه که قراره همین هفته باهم راجع بهش حرف بزنیم.
یه نمای کلی!
واسه فهمیدن اینکه صراط چیه و اینکه دقیقا آدرسش کجاست، اولین چیزی که باید بدونیم، موقعیت دنیا و آخرت نسبت به هم دیگهست!
خب اگه بدونیم همون جوری که دنیا رحم مادر رو در بر گرفته، آخرت هم دنیا رو در بر گرفته، دستمون میاد که همین الانش هم روی صراطیم!
اصلا صراط یه حقیقته که از توی نفسمون میگذره؛
وقتی هم که میگیم پل صراط کجاست، منظورمون یه پل و جاده در دست احداث نیست که قرار باشه بین دنیا و آخرت زده بشه و بخوایم در به در دنبال آدرسش بگردیم!

اگه یه لحظه حواسش پرت میشد و سقوط میکرد؛
حسابش با کرامالکاتبین بود
حرکت ما چجوریه؟
اگه فکر کردین هرکی اینجا بند بازیش بهتره یا راحتتر میتونه تعادلش رو روی خط مستقیم نگه داره، حتما از صراط هم میتونه بهتر بگذره، سخت در اشتباهین!
چون برخلاف اون چیزی که ته ذهنمونه،
ما واسه رد شدن از صراط اصلا لازم نیست جابهجا بشیم!
یعنی اگه قراره از روش سریع رد بشیم، توش گیر کنیم یا از کسی سبقت بگیریم، یه چیزیه که به خودمون و کارهامون بستگی داره و همه چیزش توی وجود خودمون اتفاق میفته!

چجوری واسم جا بیفته؟
خب چرا یه همچین حرفی میزنیم؟
یادتونه گفته بودیم که خیلی از چیزهایی که راجع به اون دنیا واسمون مبهمه رو قانون نسبت میتونه واسمون حل کنه؟! یعنی جنین و ربطی که با دنیا داره، یه جوری واسمون قضیه دنیا و آخرت رو شبیهسازی میکنه که دیگه هیچ سوالی واسمون باقی نمیمونه!

حس میکردم لبه یه پرتگاه وایسادم
یه جوری کرخت شده بودم که دلم میخواست فقط بیفتم رو تخت و بخوابم
خب طبق قانون نسبت جنینی که داره کامل میشه، واسه خودش صراط و میزان داره!
ولی قرار هم نیست راه بیفته و از توی شکم مادرش جای دیگه بره!
اصلا صراط جنین یه چیزی بیرون از وجود خودش نیست!
اگه کارهاش رو درست انجام بده و مسیرش رو درست طی کنه که روی صراط مستقیم بوده و صحیح و سالم به دنیا میاد؛ اما اگه توی اندامسازی و کاری که باید انجام بده سستی و اشتباه داشته باشه، معلومه که از صراط خودش منحرف شده و بعد از تولدش به دنیا هم باید به نسبت این بیماری و ضعف و نقصی که گرفتارش شده، سختی تحمل کنه!
کِی روی صراطیم؟
با این حساب ما هم وقتی روی صراطیم که داریم واسه یه تولد سالم که ما رو با شرایط آخرت هماهنگ میکنه قدم برمیداریم؛
حالا هر کاری که باعث میشه به خدا شبیهتر بشیم و اسمها و صفتهای خدا رو بیشتر کسب کنیم، سرعت ما رو توی صراط بیشتر میکنه!
هر چی هم که توی دنیا داره مانع شباهتمون به خدا میشه و نمیذاره با شرایط اون دنیا هماهنگ بشیم، واسهمون مثل یه سرعتگیر عمل میکنه و یه جورایی ما رو از صراط منحرف میکنه!
حالا این از اخلاقهای بد و پرت و پلاهایی که به خورد خودمون میدیم شروع میشه تا انتخابها و تصمیمهایی که به جای نزدیک کردن ما به یه تولد سالم، دارن روز به روز ما رو از مربیمون و شرایطی که باید خودمون رو باهاش هماهنگ کنیم، دور میکنن!

توانایی این رو داره تو هر ثانیه چند تا چیز واسه غر زدن پیدا کنه!
چرا صراط از جهنم میگذره؟
خب حالا نکته اینجاست که چرا واسه گذشتن از صراط باید از جهنم بگذریم؟
خب معلومه چون دنیا و اتفاقهاش متن جهنمند!
یعنی چی؟ یعنی اینکه باید وسط همه اتفاقهایی که میفته، بلاهایی که پیش میاد و انتخابهایی که یه ورشون نوره و یه ورشون نار، یه انتخاب درست داشته باشیم و تعادلمون رو حفظ کنیم.
فقط کافیه یه ذره غافل بشیم و حواسمون با بخشهای پایینی و غیراصلیمون پرت بشه که از صراط بیرون بیایم!
اصلا میدونین چیه، واسه همین سخت بودن حفظ تعادل و رعایت کردن اولویتهاست که صراط از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر میشه!
بالاخره هر کسی که نمیتونه راحت از وسط این همه بالا و پایین و امتحان سربلند بیرون بیاد و خودش رو به بهشت برسونه!
پس در واقع همین الان که توی دنیا زندگی میکنیم، روی صراطیم و اصلا نیازی نیست پامون رو از اینجا بیرون بذاریم تا تازه بفهمیم پل صراط کجاست و بخوایم باهاش رو به رو بشیم!
با این حساب نه فقط فهمیدیم که پل صراط کجاست و چیه، که اینم فهمیدیم که همین الان هم داریم از روی صراط رد میشیم؛ فقط با این تفاوت که به جای آتیش جهنم، دور و برمون رو آدمهای جورواجور و فضای مجازی و حسادت و این مدل چیزها گرفته که باید مراقب باشیم باهاشون جهنمی نشیم! یعنی بلد باشیم که چه جوری از هر امتحانی عبور کنیم و از هر شرایطی نورش رو بگیریم!
حالا میخوای این بخش رو کامل و درست بفهمی؟
باید بری سراغ چراغ!