کتاب های نوجوان

سلول شماره 17

«دیواره‌های سلول از صدای جیغ آزیر می‌لرزید و چیزی نمانده بود پرده گوشم پاره شود.
نمی‌توانستم از جایم جنب بخورم.
کمرم از شوکر برقی تورال هنوز درد می‌کرد. باور نمی‌کردم یک روزی بیاید که تورال من را با شوکر شکنجه کند.
درد وحشتناکی توی بدنم دور خورد. مانده بودم چطور توی تاریکی آزیر را ساکت کنم.
نفهمیدم چطور دستم را بالا بردم و یک سیلی خواباندم توی گوشش.
یکهو همه چیز آرام و ساکت شد. صدای سیلی توی سلول دور زد و یکباره جیغ‌جیغ‌هایش تمام شد.
صدای کوفتی آزیر بالاخره قطع شد:
_بس کن دیگه. بیا یه فکری بکنیم.»

دانشمندی خداناباور سعی می‌کند اعتقادی قدیمی را اثبات کند. او گروهی از نوزادان زمینی را می‌دزدد و آنها را در سفینه‌ای دوردست به دور از هرگونه اطلاعی از زمین و باورهای مردم زمین پرورش می‌دهد. اما آیا همه چیز همان گونه که او می‌خواهد پیش می‌رود؟
-آیا اگر انسان هیچ وقت کلمه‌ای دربارۀ خدا نشنیده باشد فطرت خداجویش هرگز به دنبال کشف چیستی وجود خودش نخواهد افتاد؟
-آیا می‌توان انسان را مانند یک ماشین پرورش داد؟
-آیا می‌توان ذهن انسان را از سوالاتی که برای یافتن هویت حقیقی و انسانی خویش دارد، تهی کرد؟
مهمه خودمون رو چی معنا میکنیم!
اگه ندونیم آدم یعنی چی، با کله رفتیم توی باقالی‌ها!!
با تمام توان به پیش!
وقتی یه چیزی رو میخوایم دیگه نمیشه و نشد معنی نداره؛ باید بشه!
همیشه اون جوری که میخوایم نمیشه!
گاهی برای به دست آوردن چیزی که میخوایم، باید یه چیزایی رو خراب کنیم.

اهداف ارائه شده در این کتاب :

دریافت مستقیم کتاب‌

خرید رمان های نوجوان

اگه میخوای کتاب های ما رو داشته باشی، میتونی از طریق سایت انتشارات محیی آنلاین کتابت رو سفارش بدی و یا از طریق پیامرسان ایتا با ادمین ما ارتباط بگیری و کتاب رو تهیه کنی