تجسم اعمال یعنی چی و چه ربطی به دارایی های ما توی این دنیا داره؟
◊ اون دنیا اگه کارای بدی کرده باشی، خدا مجازاتت میکنه و اگه کارای خوبی کرده باشی خدا بهت پاداش میده!!
◊ وقتی که میمیریم همه اعمالمون رو بهمون نشون میدن؛ اگه آدم بدی باشیم باید برای تک تک کارایی که کردیم جواب پس بدیم!
◊ اونجا فیلم تمام کارایی که کردیم رو بهمون نشون میدن و واسه همسنم هست که هسچ کس نمیتونه دروغ بگه یا از زیر کارایی که کرده در بره!
تو هم اینجوری فکر میکنی؟
یعنی واقعا اعمال ما یه چیز جدا از وجودمونه؟
کنارمون باش که میخوایم در مورد همین حرف بزنیم: خدا چجوری به ما پاداش و جزا میده؟
مثلا قیامت مثل یه صف بلنده که بچه مثبتا رو میبرن اون بالا اسمشون رو میخونن و جائزهشون هم اجازه ورورد به بهشته؟ یا نه داستان چیز دیگهایه؟
اصلا با بچه شرّا چی کار میکنن؟
اول همه یک صدا هو میکننشون و بعد میندازنشون تو آتیش؟
تصور تو از تجسم اعمال توی قیامت چه شکلیه؟
تا حالا به این فکر کردین که تجسم اعمال یعنی چی؟ چجوری اتفاق میفته؟ یا اصلا میشه از دست کارهامون خلاص بشیم یا نه؟
خب ما تا حالا خیلی راجع به تولد و اینکه واسه رفتن به محیط جدید چی لازم داریم، حرف زدیم! آخرش هم به این نتیجه رسیدیم که اول و آخرش اگه میخوایم یه زندگی راحت واسه خودمون داشته باشیم، باید تولدمون سالم باشه؛ یعنی چی؟ یعنی هر ابزاری که واسه زندگی توی دنیای جدید لازم داریم، با خودمون برده باشیم، که میشه دارایی ما!
اما خب مسئله اینجاست که اولا دست روی هر چی بذاریم فوری داراییمون نمیشه و بعدش هم کلا شکل و شمایلمون توی اون دنیا یه ربط مستقیمی با همین داراییهامون داره؛ که البته قراره ربطشون رو همینجا بفهمیم.

اولا دست روی هر چیزی بذاریم، فوری داراییمون نمیشه
و بعدش هم کلا شکل و شمایلمون توی اون دنیا یه ربط مستقیمی با همین داراییهامون داره؛
حالا به امید گوش کن!
مگه عملها داراییمون نیستن؟
درسته که گفته بودیم ابزارها و داراییهای ما از همون عملهامون به دست میان؛ ولی خب هر عملی هم که فوری تبدیل به ابزار و دارایی نمیشه! یعنی با اینکه قبول داریم که هر کاری اثر خودش رو داره، اما خداییش خودتون هم به یه نفر که با دو دفعه نوشابه خریدن، خودش رو جواد و بخشنده میدونه، چپ چپ نگاه نمیکنین؟!
چون اول از همه باید بدونیم که داریم چی کار میکنیم؛ بعدش هم باید به اندازه کافی تکرارش کنیم تا تازه تبدیل بشه به اسم یا همون ابزاری که دلمون میخواد!
مثالش مثل یه جنینه؛ اگه فقط یه تیکه استخون و گوشت رو بذاره کنار هم و بگه «این دستمه»، کسی قبول نمیکنه! چون دست واقعی باید بتونه کار دست رو انجام بده.
ما هم همینیم؛ وقتی وارد اون دنیا میشیم تازه میفهمیم چی ساختیم، چی کم گذاشتیم و چی واقعاً به دردمون میخوره. یعنی حتی اگه توی شکم مادرمون هم بتونیم یه جورایی قضیه رو سر هم بیاریم؛ به محض اینکه به دنیا بیایم و شرایط زندگی اینجا رو ببینیم، متوجه عیب و ایرادامون میشیم!
فرق میکنه کجا میخوایم بریم!
البته اون ابزارهایی هم که لازم داریم، به نسبت جایی که داریم میریم، فرق میکنهها! مثلا واسه فتح اورست حداقلش یه کفش میخ دار مخصوص کوهنوردی میخوایم، ولی خب تپه پشت خونهمون رو با یه دمپایی جلوبسته هم میتونیم فتح کنیم! حالا اینکه چه جوری بعضیا انتظار دارن با دو دفعه غذا دادن به گربه و یه مشت دون پاشیدن پشت پنجره واسه پرندهها همه اسمها یا بهتره بگیم ابزارهای لازم واسه اون دنیاشون رو به دست بیارن، چیزیه که دانشمندها هنوز هم دارن راجع بهش فکر میکنن!

درسته که هر کاری یه اثری روی وجودمون داره
ولی اینجوری هم نیست که با یکیدوتا حرکت کوچیک سریع تبدیل بشه به «ویژگی» یاسین که برگشت و پشتش رو نگاه کرد، فقط دستم رو بالا گرفتم و گفتم:
«من تیر خوردم، تو برو»
یه جاهایی فقط ابزار به درد میخوره!
البته یه وقتایی قضیه به این سادگیها هم نیست! چون مسیرمون انقدر طولانی و سخته که حتی بردن چندتا دونه وسیله تخصصی هم دردی رو دوا نمیکنه؛ یه ابزار درست و حسابی میخوایم که کلا کارمون رو راه بندازه! مثلا یه کسی که قراره چند ماه توی کوه و کمر بمونه که با بردن چند وعده غذا کارش راه نمیفته؛ بالاخره باید یه ابزاری داشته باشه که باهاش شکم خودش رو سیر کنه! یا یه پرنده که قراره همهاش توی آسمون باشه، نمیتونه که هر دفعه سوار هواپیما بشه! باید یه جفت بال داشته باشه که بتونه باهاش اموراتش رو بگذرونه!
حالا یه همچین قضیهای واسه آخرتمون هم برقراره! چون دقیقا واسه اونجا هم ابزار میخوایم؛ یعنی اگه کارهامون در حد یه چند باری باقی بمونه و تبدیل به دارایی و ابزار نشه، اون قدری واسهمون فایده نداره! درسته که بالاخره یه خیری بهمون میرسونه ولی خیلی دردی رو ازمون دوا نمیکنه!
آخه شوخی که نیست، قراره تا ابد اونجا باشیم؛ بالاخره چهارتا ابزار لازم داریم که باهاشون این ور و اون ور بریم یا اون چیزهایی که لازم داریم رو واسهمون فراهم کنن!
دیگه بستگی به خودمون داره که نگران باشیم یا نباشیم؛ چون درست مثل جنینی که داره بیوقفه واسه دنیا اندام میسازه، ما هم مدام داریم واسه اون دنیامون یه چیزهایی تولید میکنیم. حالا یا حواسمون هست و ابزارهای درست و حسابی میسازیم؛ یا کلا حواسمون یه جای دیگه است و میخوایم چهارتا چیز کج و کوله اون ور تحویل بدیم!

کی فرستادم که خودم خبر نداشتم؟
خب حالا همه اینا رو گفتیم که چی؟
قصد آزار و اذیت که نداشتیم! فقط میخواستیم یادآوری کنیم که اون ابزارهایی که بعد تولد میبینیم و باهاشون روبهرو میشیم، از مریخ نیومدن! همهشون رو خودمون پیش پیش فرستادیم!
یعنی اون وقتی که به خیال خودمون نشسته بودیم و فقط داشتیم فکر و خیال میکردیم،
یا اون وقتی که پامون رو کرده بودیم توی یه کفش و بیتوجه به تذکر عالم و آدم هرچی دوست داشتیم به خورد چشم و گوش و قلبمون میدادیم؛
با اجازهتون بیکار نبودیم و داشتیم تند تند واسه اون دنیامون شکل و شمایل و ابزار میساختیم!
لابد اون دنیا هم میخوایم با تعجب بپرسیم که چرا این شکلی شدیم؟!

یه روزایی بود که ویندوزم دیر میاومد بالا و همیشه بدخواب و کسل بودم،
تا اینکه…
چه جوری فرستادیمشون اون دنیا؟
اینکه چجوری قراره نتیجه کارهامون بره اون ور، هنوزم واسه خیلیا سواله!
ولی خب بیشتر سوال اوناییه که یا درساشون رو تا حالا درست نخوندن و از قانون نسبت سر در نمیارن؛ یا هوش و حواسشون یه جای دیگه بوده و اصلا یادشون نیست که تا حالا چیا خوندن؟!
چون فقط کافیه یه نفر قانون نسبت رو بلد باشه تا بدونه همون رابطهای که بین دنیا و آخرت برقراره، بین رحم مادر و دنیایی که داریم توش زندگی میکنیم هم برقراره!
یعنی بدون اینکه مرده باشیم و پامون رو گذاشته باشیم اون دنیا، با یه دو دوتا چهارتا میفهمیم تجسم اعمال یعنی چی و قضیه واسهمون کلا روشن میشه!
تجسم اعمال که میگن یعنی چی؟
چون همونجور که جنین توی شکم مادر کار میکنه و حاصل کاراش رو به محض تولدش به دنیا میبینه؛ ما هم تا پامون رو بذاریم اون دنیا واسهمون معلوم میشه که کجاها توی دنیا درست کار کردیم و کجاها دسته گل به آب دادیم! رک و پوست کندهاش میشه اینکه تجسم اعمال خودمون رو توی اون دنیا میبینیم!
ولی خب همونجوری که یه بچه زرنگ قبل از اومدن نتیجهها خودش میدونه که توی امتحان چه گُلی به سرش زده، ما هم اگه کاربلد باشیم، خوب میفهمیم که همین حالا داریم چه اوضاعی رو واسه اون دنیای خودمون رقم میزنیم!
چون شکل و شمایلی که توی اون دنیا واسه خودمون دست و پا میکنیم قرار نیست از مریخ یا اورانوس بیاد! با اجازهتون همین انتخابهای ریز و درشت و حس و حالها و فکرهای دنیاییمونه که داره اوضاع و احوال و قیافهمون رو مو به مو توی اون دنیا رقم میزنه و میشه تجسم اعمال ما!
حالا دل بده به چراغ که حرف تازه بدون تکرار و تمرین، هیچ وقت تبدیل به دارایی وجودمون نشده و نمیشه: