دانشمندا میگن اون ور دنیای ما هیچ چی نیست؛ پس آخرت کجاست؟
اصلا باشه، قبول، شما راس میگی!
آخرت وجود داره، خوبم وجود داره؛ حالا میتونی بگی کجاس؟!
-اون ور ابرا؟
-ته ته کهکشان راه شیری؟
-جایی که جهان تموم میشه؟
خب نظر شما چیه؟
رابطۀ دنیا و آخرت با هم چه جوریه؟
«اصلا آخرت کجاست؟»
دنیا و آخرت مثل خونۀ ما و خونۀ همسایهمون دوتا مکان جدا از هم هستن
یا چی؟!
بالاخره تکلیف ما رو روشن کنین بابا!
باشه بابا چشم
چرا عصبانی میشی؟!
همین شماره سی و چهارم مجله برنا رو دنبال کن
جوابت رو میدیم!
ما تا الان خیلی رابطه دنیا و آخرت رو باهم بالا و پایین کردیم که البته بیدلیل هم نبوده! برای اینکه آخرت واسمون خیلی مهمه. حالا این آخرت کجاست که داریم این همه سنگش رو به سینه میزنیم؟ هر چی نباشه ما کلا قراره بریم بقیه زندگیمون رو اونجا سر کنیم! خداییش اگه به ما بگن قراره برین توی این خونه پونصد سال زندگی کنین، همه چیزش رو ده دفعه چک نمیکنیم؟ آبش رو، برقش رو، دسترسی محلیش رو، حتی همسایههاش رو! خب آخرت که دیگه خونه ابدیمونه و جای خود داره.
حالا اصلا چه جوری میشه فهمید آخرت کجاست؟ یعنی اگه تا ته دنیا بریم بعدش میشه آخرت؟ مگه اصلا تا حالا کسی هم از آخرت برگشته که بدونه کجاست؟ تازه دانشمندان که کلا چیزای دیگهای میگن!
میدونین چیه مثل اینکه سوالای مربوط به آخرت تمومی ندارن؛ یعنی از بس بزرگ و جالب و ناشناخته است که از هرطرفش میگیم، باز یه ور دیگه باقی میمونه. ولی خب خیلی از این سوالها رو قراره همینجا و توی همین مجله جواب بدیم؛ مثل اینکه همین الان ارتباطی با آخرت داریم یا نه؟ اگه داریم، پس چرا خودمون ازش بیخبریم؟ بالاخره این دنیایی که توش هستیم مهمتره یا آخرت؟ یا این دنیا واسه خودش تنهایی کار میکنه یا بودنش به آخرت وابسته است؟ پس کافیه یکم حوصله کنین تا جواب همشون رو یه جا بگیرین!

نگاه بعضی از آدما به آخرت
مثل نگاه مرد تنهاست!
باور نداری؟
خودت گوش کن
دنیا به آخرت چه ربطی داره؟
راستش رو بخواین معلوم نیست کی و کجا ولی خب یه عدهای کلا مفهوم آخرت رو واسه ما بد جا انداختن! در حدی که از هر پنج نفری که تو خیابون میبینیم، لااقل چهارتاشون فکر میکنن آخرت یه جایی بالای دنیا یا مثلا بعد از آخرین کهکشانیه که میشه دید! حالا این یعنی چی؟ سادهاش میشه اینکه رابطه دنیا و آخرت رو درست نفهمیدن!
نظرتون چیه واسه فهمیدن اینکه آخرت کجاست و دنیا چقدر بهش وابسته است، بریم توی فاز آزمایش و کلا فرض کنیم که آخرت وجود نداره؟ یعنی ببینیم اگه بیخیال آخرت بشیم و وجودش رو نادیده بگیریم، اصلا فرقی به حال دنیا میکنه یا نه؟
اینجوری حداقل دستمون میاد که این دوتا ربطی به هم دارن یا هرکدومشون دارن ساز خودشون رو میزنن و واسه خودشون کار میکنن؟ منطقی هم هست؛ چون اگه ما سیم یه ماشین رو قطع کنیم و دیگه ماشین روشن نشه، یعنی ماشین به اون سیمه خیلی وابسته بوده؛ اما اگه عین خیالش نباشه و راحت به کار خودش ادامه بده، یعنی یه جورایی بودن و نبودن سیم واسش فرقی نمیکرده. همه اینا رو گفتیم، ولی خب هر چقدر هم که خودمون رو به در و دیوار بزنیم و بالا و پایین بریم، باز هم واسه فهمیدن اینکه آخرت کجاست و چقدر به دنیا مربوطه، چارهای نداریم جز زانو زدن جلوی رفیق همیشگیمون قانون نسبت! به قول شاعر از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است! کلا قانون نسبت واسه ما حکم یه شاهکلیدی رو داره که در خیلی از چیزهایی که راجع به آخرت نمیدونیم رو راحت باز میکنه؛ بیخودی که نبود انقدر روی فهمیدنش اصرار داشتیم!
البته میتونیم قبلش یه سر به کهکشان درون بزنیم و باقی بحث رو یه بار اونجا بررسی کنیم و برگردیم:
رحم کجای دنیاست؟
خب حالا طبق قانون نسبتی که میگه رابطه رحم مادر با دنیا مثل رابطه دنیا با آخرته، رحم مادر کجای دنیاست؟
بیرونشه؟ تهشه؟ کنارشه، یا دوتا کوچه پایینتر سمت راسته؟
آفرین، هرجا باشه توی خود دنیاست! یعنی میدونین امکان نداره ازش بیرون باشه، آخه یه بخشی از خود دنیاست! یعنی اول باید یه دنیایی باشه که توش یه رحم وجود داشته باشه؛ چون بدون دنیا حتی خود مادر هم وجود نداره، چه برسه به رحم مادر! درست مثل تخم مرغی که با وجود مرغ تعریف میشه و بدون اون نمیتونه به وجود بیاد. اصلا میدونین چیه؟ این دنیاست که داره کل انرژی و قدرت و غذای مادر رو واسه رشد جنین فراهم میکنه. حالا اگه دنیا بخواد این چیزها رو از مادر و جنینش دریغ کنه، خب معلومه هردوشون از بین میرن و چیزی ازشون باقی نمیمونه!
پس رحم مادر نهتنها به دنیا وابستهست، که اصلا بدون دنیا نمیتونه وجود داشته باشه؛ درست مثل میوهای که حیات و زندگیش به درخت وصله، تا وقتیکه درخت زنده است و میتونه بهش آب و غذا برسونه، میوه هم رشد میکنه اما به محض اینکه درخت قطع بشه، میوه هم خشک میشه و از بین میره.

دنیا کجای آخرته؟
خب حالا که قانون نسبت رو تا نصفه با هم پیش رفتیم و فهمیدیم که رحم نمیتونه جایی به جز توی دنیا باشه، کافیه یه دودوتا چهارتا بکنیم تا ربط دنیا و آخرت رو هم از توش در بیاریم و بفهمیم آخرت کجاست! اینجوری طبق قانون نسبت، میفهمیم که دنیا هم توی آخرته و اصلا بدون آخرت نمیتونه وجود داشته باشه؛ یعنی همون جور که دنیا رحم مادر رو احاطه کرده و نیازهاش رو برطرف میکنه، آخرت هم دنیا رو احاطه کرده و نیازهای دنیا رو تامین میکنه؛ پس آخرت نه توی آسمونهاست و نه ته دنیا! ما همزمان که توی دنیاییم، توی آخرت هم هستیم؛ فقط کافیه از رحم دنیا در بیایم و به آخرت متولد بشیم؛ اونوقته که اگه ابزارش رو داشته باشیم، میتونیم آخرت رو با همه عظمت و بزرگیش درک کنیم. همونجوری که جنین همزمان که توی رحم مادرشه، توی دنیا هم هست؛ و به محض تولدش به دنیا میتونه ببینه که دنیا چه جوری داشت خودش و مادرش رو اداره میکرد.

پس دنیای بزرگ ما
خودش یه ذره کوچیک توی دل آخرته!
با کدوم قانون زندگی کنم؟
خب بالاخره تکلیف ما چی میشه؟ حالا که فهمیدیم آخرت کجاست و الان نه فقط دنیا که تو آخرت هم هستیم، یکی نیست به ما بگه باید با کدوم قانون زندگی کنیم؟ اگه با قانونهای دنیا پیش بریم، کسی نیاد توی آخرت جریمهمون کنه که چرا با قانونهای ما پیش نرفتی؟
میدونین چیه، درست مثل مدرسهای که تا پامون رو توش میذاریم، باید قانونهای اونجا رو هم رعایت کنیم، دنیا هم یه سری قانون داره که فقط مخصوص خودشه؛ ولی خب قانونهای کلی دنیا و آخرت با هم یکی هستن؛ یعنی چی؟ یعنی هر کاری توی دنیا انجام بدیم، مستقیم اثرش رو روی آخرتمون هم میذاره. پس همون جوری که ما نمیتونیم یه شکلات بخوریم و از اثری که روی بدنمون میذاره فرار کنیم، نمیتونیم توی دنیا هم هر کاری دوست داشتیم بکنیم و انتظار داشته باشیم، روی آخرتمون اثر نذاره!
برای اینکه توی این مسیر درست پیش بریم چی لازم داریم؟
بعله یه چراغ راه!
پس بفرمایید خدمت شما:
پس توی این مجله نه فقط فهمیدیم که آخرت کجاست، بلکه فهمیدیم چقدر بهش وابستهایم و بدون وجودش اصلا زندگی مون ممکن نیست.
حالا اگه دوست دارین توی چیزهایی که راجع به آخرت گفتیم یه چرخی بزنین تا چیزایی که خوندین فراموشتون نشه، جمعبندی هفته بعد ما رو از دست ندید!