چه اتفاقی واسه اعمال ما میفته؛ کارهایی که انجام میدیم کجا میرن؟

3

شماره مجله

ویژگی هایی عمل چیه؟ اعمال ما چه جوری دنیای اطرافمون رو میسازن؟

ویژگی هایی عمل چیه؛ اعمال ما چه جوری دنیای اطرافمون رو میسازن؟

چوب خدا صدا نداره!!!

شما هم این جمله رو شنیدین؟

آخه یعنی چی؟

مگه خدا معلمه که چوب داشته باشه؛ یعنی خدا نشسته یه گوشه منتظره که ما یه اشتباهی بکنیم که با چوب بزنه تو سرمون و ادبمون کنه؟!

اگه اینجوری فکر میکنین که اوضاع خیلی خرابه و باید از روی همۀ مجله‌های برنا سه دور جریمه بنویسین!!

ولی خب اگه این مثال غلطه؛

پس چی میشه که میگن آدم جواب همۀ کارای بدش رو می‌بینه؟

کی جواب ما رو میده؟

چه جوری جوابمون رو میده؟

اینا سوالاییه که این هفته جوابشون رو میدیم، یعنی موضع این هفته‌مون اینه:

«چرا چوب خدا صدا نداره؟!

اصلا چوب خدا چیه؟»

بی‌خودی نبوده که این چند وقت انقدر راجع به عمل حرف زدیم؛ چون راستش رو بخواین این اعمال ما هستن که ذره ذره قلبمون رو میسازن. طبق قانون قضا و قدر گفتیم که باید حواسمون به انتخاب‌هامون باشه، چون براساس این انتخاب‌هاست که دست به عمل می‌زنیم و شخصیت خودمون رو شکل میدیم؛ پس اینکه بخوایم نسبت به عمل‌هامون بی‌تفاوت باشیم یا از کنارشون سَرسَری رد بشیم، کلا اشتباهه و اونی که این وسط حیف میشه خودمونیم!

ولی خب قبل از همه این چیزها اول باید ببینیم عمل چیه، یا اصلا میشه اسم عمل رو روی هر کاری گذاشت؟ آخه هر کاری که باعث قدرت گرفتن ما نمیشه، یا توی ساختن قلبمون موثر نیست! حالا اینکه عمل چه ویژگی‌هایی داره و چه جوری هم اینجا اثر خودش رو میذاره و هم اون دنیامون بهش گره خورده، چیزیه که قراره اینجا راجع بهش صحبت کنیم.

بعضی کارا که از ته دله؛

رنگ و بو و مزه‌اش هم فرق داره

فرق کار و عمل چیه؟

میدونین چیه، خیلی از کارها هستن که با اینکه انجامشون میدیم ولی جزء اعمال ما حساب نمیشن! مثلا وقتی داریم از یه جایی رد میشیم و یه چیزی به گوشمون می‌خوره، یا وقتی مجبوریم یه جایی باشیم که دلمون نمی‌خواد، یا موقعی که توی حواس پرتی یه کاری کردیم و خودمون هم نفهمیدیم چی شده، درواقع عملی انجام ندادیم.

یعنی این‌جوری بگم که وقتی یه کاری میشه جزء اعمال ما که هم واسه انجام دادنش یه قصد و نیت قبلی داشته باشیم، هم بدونیم داریم چیکار می‌کنیم و از روی اراده و اختیارمون اون کار رو انجام بدیم. اصلا کارمون باید مداومت داشته باشه که بتونیم جزء اعمالمون حسابش کنیم وگرنه کاری که یه بار انجامش دادیم، با اینکه اثر خودش رو داره، ولی تبدیل به دارایی‌مون نمیشه؛ درست مثل اینکه یه بار ورزش کنیم و انتظار داشته باشیم با همون یه بار، بدنمون ورزیده بشه؛ یا یه بار نمره‌مون بیست بشه و از اون به بعد خودمون رو شاگرد زرنگ کلاس بدونیم! 

پس کارهای ما به شرطی که از روی دونستن و اراده‌مون باشن یا تکرار بشن اسم عمل به خودشون می‌گیرن؛ یعنی اون موقعست که می‌تونن روی وجودمون تاثیر اساسی بذارن؛ تازه اونم به همون اندازه که‌ واسه‌‌شون وقت گذاشتیم و انگیزه به خرج دادیم؛ خب معلومه یه فوتبالیستی که روزی سیصد تا روپایی میزنه با اونی که به زور هفته‌ای ده تا روپایی میزنه، فرق داره!

یعنی کارها و اعمال ما همون قدری که واسه‌شون دغدغه داریم و تلاش می‌کنیم، باعث رشد ما میشن یا زمینه سقوطمون رو فراهم میکنن؛ خب مسلمه که یه کاری که صد دفعه انجامش دادیم و کلی ذوق و شوق واسه انجامش داشتیم، رومون تاثیر بیشتری میذاره تا یه کاری که یه بار انجامش دادیم!  

کاری که با عشق و توی طولانی مدت انجام شده؛

میشه دارایی قلبت و بزرگت می‌کنه  

عملمون از بین نمیره!

البته اگه میگیم کار مداوم‌، معنیش این نیست که اگه چیزی رو یکی دو بار انجام بدیم، اصلا حساب نمیشه‌! چون اعمال ما و کارهایی که می‌کنیم که از بین نمیرن! مثلا درسته که اگه هر روز فست فود بخوریم، اوضاع معده‌مون رو خیلی به هم می‌ریزه، ولی بالاخره همون یکی دوبار خوردنش هم روی سلامتی‌مون بی‌تاثیر نیست! 

حالا ممکنه خدا یه شرایط ویژه‌ای بذاره که بتونیم اشتباه‌هامون رو جبران کنیم؛ ولی خب نمی‌تونیم کلا بی‌خیال اثر کارهایی که انجام دادیم، بشیم؛ پس اون حرف‌هایی که می‌زنیم، خیال‌هایی که داریم، یا حتی اون خنده یا کینه و حسادتی که عین خیالمون نیست و راحت از خودمون بروز میدیم هم توی این عالم گم نمیشن و از بین نمیرن. یعنی نه فقط کارهای خوب و بد که بهتره بگیم نیت‌های خوب و بدی که داریم هم روی قلبمون تاثیر میذارن و غیب شدنی توی کارشون نیست!

بازتاب کارهایی که کردیم!

اصلا میدونین چیه ما مدام داریم میوه همون چیزی که خودمون کاشتیم رو برداشت می‌کنیم؛ مثلا نمیشه که اعصابمون خورد باشه و سر داداشمون داد بزنیم یا با دوستمون برخورد خوبی نداشته باشیم و هم زمان هم انتظار داشته باشیم، آب از آب تکون نخوره و همه چی سر جای خودش باشه!

بالاخره اون دادی که زدیم یا حرف نامربوطی که از دهنمون بیرون اومده، آرامش یه عده رو به هم ریخته و یه جورایی حالشون رو گرفته!

حالا اگه با اون حال گرفته قراره برن درس بخونن و امتحانشون رو خراب کنن؛

یا بخوان با ناراحتی واسه خودشون و بقیه غذا درست کنن؛

یا اصلا این اعصاب خوردی باعث بشه که شادی‌شون رو توی رفتار با بقیه از دست بدن؛

خب ما هم توی همه این چیزها شریکیم و دیر یا زود نتیجه این کارها دوباره به خودمون برمی‌گرده.

یعنی یه جورایی دنیای اطراف ما با کارهایی که خودمون میکنیم ساخته میشه؛ پس اگه حواسمون به فکرها و رفتارها و تصمیمامون نباشه، ممکنه دیر یا زود با نتیجه کارهای خودمون غافلگیر بشیم!

خیلی وقتا هم هست که ما هرکاری دلمون می‌خواد می‌کنیم

ولی وقتی یکی پیدا میشه که مثل خودمون رفتار می‌کنه،

بهمون بر می‌خوره؟!

حالا چی کار کنیم؟ 

پس این‌جوری مهمترین سوالی که باید از خودمون بپرسیم، چیه؟ آفرین! اینکه کارهامون دارن ما رو به کدوم سمت میبرن و ته کارهامون به کجا ختم میشه! یعنی اصلا این کارها ما رو روز به روز به هدف خلقتمون نزدیکتر میکنن یا نه؟ بالاخره وقتی توی یه جاده هم رانندگی می‌کنیم، واسه‌مون مهمه که تهش به کجا میخوره و ما رو به مقصد میرسونه یا نه؟ آخه نمیشه که بخوایم بریم جنوب ولی یه راهی رو انتخاب کنیم که سر از تبریز و اردبیل دربیاره!

پس تلاش‌های ما وقتی نتیجه میده که کلا توی مسیر رسیدنمون به هدف باشه و باهاش تناسب داشته باشه؛ وگرنه ممکنه کلی هم واسه‌شون زحمت بکشیم و آخرش هم به اون هدفی که باید نرسیم! یعنی به جای اینکه خودمون رو واسه یه تولد سالم به آخرت آماده کرده باشیم، یه جورایی دست از پا درازتر بریم اون دنیا!

‌دنیا مزرعه‌ آخرته!

با این حساب نمیشه دنیا و آخرتمون رو از همدیگه جدا بدونیم و فکر کنیم کارها و اعمال ما فقط مال همین جاست و ربطی به اون دنیا نداره! اصلا اینکه بخوایم دنیا رو بدون آخرت معنی کنیم، همین قدر بی معنیه که یه جنین بخواد رشدش رو بدون در نظر گرفتن دنیایی که قراره توش پا بذاره انجام بده! آخرش هم با همه تلاشی که کرده، به جای یه آدم تبدیل به یه تیکه گوشت بلا استفاده بشه! 

چون همون جوری که جنین توی شکم مادرش داره لحظه به لحظه خودش رو واسه اومدن به دنیا آماده میکنه، ما هم توی هر لحظه داریم چیزهایی رو می‌کاریم که نتیجه‌اش رو نه فقط توی دنیا که توی آخرت هم می‌بینیم؛ پس بهتره کلا حواسمون به فکرها و کارها و انتخاب‌هامون باشه، چون همین دیدنی‌ها، شنیدنی‌ها، خوردنی‌ها و فکر و خیال‌هامونه که دارن قلب و شخصیتمون رو میسازن! 

حالا برای اینکه کامل دستت بیاد داستان چیه ؛ دیگه خودت میدونی دیگه باید بری سراغِ چراغ

فایل PDF مقاله رو میتونید از لینک زیر دریافت کنید.

همین حالا نسخه دیجیتال مجله را دانلود کن و به روزترین مطالب را همیشه همراه داشته باش!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخریـن مجله ها مرتبط